استراتژی کسب‌وکار چیست؟

هر کسب‌وکاری دارای یک‌ استراتژی است. استراتژی کسب‌وکارها می‌توانند خوب یا بد باشند ولی کسب‌وکار بدون استراتژی نداریم.

استراتژی کسب‌وکار مجموعه‌ای از اهداف، راهکارها، برنامه‌ها و مسیرهایی است که کسب‌وکار با استفاده از آن می‌تواند به سمت موفقیت حرکت کند.

استراتژی کسب‌وکار چشم‌انداز و مسیر کسب‌وکار را معین می‌کند. بسیار مهم است که کارکنان هر کسب‌وکار اهداف آن را بشناسند و برای رسیدن به این اهداف و چشم‌اندازها در یک مسیر مشخص، هوشمندانه حرکت کنند.

به بیان ساده استراتژی کسب‌وکار می‌گوید که کسب‌وکارها چه کار باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند.

بررسی دقیق نیازهای کسب‌وکار، بررسی دقیق مخاطبان و مشتریان احتمالی کسب‌وکار، بررسی دقیق رقبا، بررسی دقیق صنعت و طراحی و تدوین مدل کسب‌وکار مراحل طراحی یا بازطراحی استراتژی کسب‌وکار بخش‌های استراتژی کسب‌وکار را تشکیل می‌دهند.

استراتژی کسب‌و‌کار ترکیبی از تمام تصمیمات اتخاذ شده و اقدامات انجام شده توسط کسب‌و‌کار برای دستیابی به اهداف تجاری و تضمین موقعیت رقابتی در بازار است.

استراتژی فقرات کسب‌و‌کار است زیرا نقشه راهی است که به اهداف مورد نظر منتهی می‌شود. هر گونه نقص در این نقشه راه می‌تواند منجر به گم شدن کسب‌و‌کار در میان رقبای بزرگ شود.

اهمیت استراتژی کسب و کار

یک هدف تجاری بدون استراتژی فقط یک رویا است. اگر بدون یک استراتژی برنامه‌ریزی شده وارد بازار شوید، کمتر از یک قمار نیست. در واقع شما سر برد و باخت خودتان شرط بسته‌اید و بدون استراتژی مناسب محکوم به شکست هستید. گفته می‌شود که همه کسب‌وکارها دارای استراتژی هستند اما استراتژی خوب و بد نشان‌دهنده و تعیین‌کننده موفقیت یا شکست کسب‌وکارهاست.

با افزایش رقابت، اهمیت استراتژی کسب‌وکار آشکار می‌شود و انواع استراتژی‌های تجاری مورد استفاده کسب‌وکارها افزایش زیادی پیدا می‌کند. در ادامه آژانس دیجیتال ا‍پروچ به پنج دلیل که چرا یک استراتژی برای کسب‌و‌کار شما ضروری است می‌پردازد.

1. برنامه‌ریزی: استراتژی کسب‌و‌کار بخشی از یک طرح تجاری است. در حالی که طرح کسب‌و‌کار اهداف و مقاصد را تعیین می کند، استراتژی راهی برای تحقق آن اهداف به شما نشان می‌دهد. استراتژی یک برنامه برای رسیدن به جایی است که قصد دارید کسب‌وکارتان در آن‌جا باشد.

نقاط قوت و ضعف: بیشتر اوقات، هنگام تدوین یک استراتژی، با نقاط قوت و ضعف واقعی خود آشنا می‌شوید. علاوه بر این، استراتژی به شما کمک می‌کند تا از آنچه در آن مهارت دارید استفاده کنید و از آن برای تحت الشعاع قرار دادن نقاط ضعف خود (یا حذف آنها) استفاده کنید.

کارایی و اثربخشی: وقتی هر مرحله برنامه‌ریزی می‌شود، هر منبع تخصیص می‌یابد و همه می‌دانند که چه کاری باید انجام شود، فعالیت‌های تجاری به طور خودکار کارآمدتر و موثرتر می‌شوند.

مزیت رقابتی: یک استراتژی کسب‌و‌کار بر سرمایه‌گذاری بر روی نقاط قوت کسب‌و‌کار و استفاده از آن به عنوان یک مزیت رقابتی برای قرار دادن برند به روشی منحصر به فرد تمرکز دارد. این به کسب‌و‌کار هویت می‌بخشد و آن را در چشم مشتری منحصر به فرد می‌کند.

کنترل: استراتژی کسب‌وکار مسیری را که باید طی شود و اهداف موقتی که باید به آن دست یافت، را تعیین می‌کند. این امر کنترل فعالیت‌ها و مشاهده اینکه آیا طبق برنامه پیش می‌رود یا نه، را آسان می‌کند.

سطوح استراتژی کسب و کار

هدف کسب و کار با اجرای موثر استراتژی های مختلف کسب و کار محقق می شود. در حالی که هر کارمند، شریک و ذینفع شرکت بر تحقق یک هدف تجاری واحد تمرکز می‌کند، فعالیت‌های آن‌ها با توجه به سطح آنها در سازمان توسط استراتژی‌های تجاری مختلف تعریف می‌شود.

استراتژی‌های کسب‌و‌کار را می‌توان در سه سطح طبقه‌بندی کرد:

سطح 1: سطح شرکتی

سطح شرکت بالاترین و گسترده‌ترین سطح استراتژی کسب‌و‌کار است. این طرح کسب‌و‌کار است که رهنمودهایی را تعیین می‌کند که چه چیزی باید به دست آید و چگونه انتظار می‌رود کسب‌و‌کار به آن دست یابد. این مأموریت، چشم‌انداز و اهداف شرکتی را برای همه تعیین می‌کند.

سطح 2: سطح واحد تجاری

سطح واحد تجاری یک استراتژی واحد خاص است که برای واحدهای مختلف کسب‌و‌کار متفاوت است. یک واحد می‌تواند محصولات یا کانال‌های مختلفی باشد که عملکردهای کاملاً متفاوتی دارند. این واحدها استراتژی‌هایی را شکل می‌دهند تا با استفاده از استراتژی‌های رقابتی خود را از رقبا متمایز کنند و اهداف خود را با هدف کلی تجاری تعریف‌شده در استراتژی سطح شرکت هماهنگ کنند.